نامه همسر فیض‌الله عرب‌سرخی به علمای اعلام و مراجع تقلید: فقط شما می‌توانید با حبس و شکنجه و تیشه زدن به ریشه‌ی دین به نام دین، مقابله کنید

»موج نو: مریم شربتدار قدس، همسر فیض الله عرب سرخی، عضو زندانی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران، در نامه ای خطاب به مراجع، از نگرانی خود بعد از برنامه ها و سخنرانی های ۹ دی در تهران و دیگر شهرها گفت و در انتقاد از برنامه‌های یکسویه صداوسیما نوشت: آیا بهتر نیست که اگر واقعا قصد شفاف سازی و روشن گری در موضوعی باشد، طرفین بتوانند در شرایطی مساوی به گفت و گو و مناظره پرداخته و با ارائه ی اسناد و مدارک خود در امنیت کامل، قضاوت را به ملت هوشیار واگذارند؟

به گزارش کلمه، این عضو خانواده بزرگ زندانیان سیاسی، در نامه خود به علما و مراجع نوشته است: متاسفانه عده ای اسلام را ابزار برآورده شدن خواسته های خود کرده و از دین به عنوان سلاحی برنده استفاده می کنند، تا تیشه بر ریشه ی اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی زنند و مقابله با این رفتارهای شیطانی فقط از شما بر می آید که خوشبختانه هنوز هم مردم، مشتاق شنیدن رهنمودهای تان هستند که تبیین فرمائید آیا حبس و شکنجه و اینگونه رفتارهای خشن مورد تأیید شرع مقدس است؟

متن این نامه را که در اختیار کلمه قرار گرفته است، بخوانید:

بسمه تعالی

محضر مبارک آیات عظام، مراجع عالی قدر، علمای اعلام و فقهای گرانقدر اسلام

سلام علیکم

حقیر، مریم شربتدار قدس، همسر و مادر آزادگان در بند، فیض الله و فاطمه عرب سرخی هستم. آنچه باعث شد جسارت کرده به پیشگاه شما بزرگوران نامه ای تقدیم دارم، نه اسارت و ظلمی ست که بر خانواده ای پایبند به اصول و ارزش های اسلام و نظام جمهوری اسلامی با شهیدان بسیاری در راه خدا رفته است، بلکه به عنوان فردی که همواره با توصیه های بزرگان دینی، به خصوص امام راحل، قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، سعی داشته ام مسیری جز حق انتخاب نکنم، بهتر دیدم دغدغه ها و نگرانی هایی را که امروزه گریبان گیر قشر عظیمی از مردم شده است با شما در میان گذارم.

آن گونه که از ایام کودکی به یاد دارم، همواره به ما آموخته اید برای دنیا خصوصا دنیای دیگران، آخرت خود را نفروشیم و همیشه حق را بگوییم اگرچه به مذاق عده ای خوش نیاید.

سعی کرده ام توصیه های شما را همواره آویزه ی گوش خود نمایم که این دنیا فانی و نابود شدنی بوده و آنچه می ماند، سرای باقی ست پس انسان عاقل، بقا را فدای فنا نمی کند تا در دادگاه الهی قادر به پاسخ گویی باشد.

دیشب شاهد صحنه هایی در رسانه ی ملی بودیم که اگر کسی شیعه ی واقعی علی (ع) باشد، از رنج و عذاب نتوانسته شب را به راحتی صبح نماید.

آیا بهتر نیست که اگر واقعا قصد شفاف سازی و روشن گری در موضوعی باشد، طرفین بتوانند در شرایطی مساوی به گفت و گو و مناظره پرداخته و با ارائه ی اسناد و مدارک خود در امنیت کامل، قضاوت را به ملت هوشیار واگذارند؟

آیا این شرعی و انسانی ست که رسانه ای با پشتوانه های دولتی بتواند هر چه می خواهد سیاه نمایی کرده و با توهین و تهمت به عده ای با نام و آبروی آن ها بازی کند و در حالی به تهییج و تشویش اذهان عمومی بپردازد که طرف مقابل هیچ گونه امکان و فضایی برای دفاع از خود ندارد و عجبا که من ِ نوعی نیز حتی با نوشتن این نامه در معرض خطر احضار و بازجویی به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تشویش اذهان عمومی قرار گیرم.

متاسفانه عده ای اسلام را ابزار برآورده شدن خواسته های خود کرده و از دین به عنوان سلاحی برنده استفاده می کنند، تا تیشه بر ریشه ی اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی زنند و مقابله با این رفتارهای شیطانی فقط از شما بر می آید که خوشبختانه هنوز هم مردم، مشتاق شنیدن رهنمودهایتان هستند که تبیین فرمایید آیا حبس و شکنجه و اینگونه رفتارهای خشن مورد تأیید شرع مقدس است؟

بزرگواران!

آیا اسلام و شرع می پسندد جوانانی از این مرز و بوم تنها به اتهام اینکه افکار و عقایدشان مغایر و متفاوت با سلیقه های برخی از مسئولین است، ماه ها و سال ها در انفرادی و زندان ها، دور از خانواده و همسران خود باشند؟ افراد و بخصوص جوانانی که علاوه بر دست و پنجه نرم کردن با انواع کمبودها و بیماری های درون زندان حتی از تلفن زدن هم محرومند و بیش از یک سال است تنها هفته ای یک بار به مدت ۲۰ دقیقه آن هم از پشت شیشه ها می توانند عزیزان خود را ببینند.

مراجع بزرگوار

روزگاری در مقابل حکومت ستمشاهی قیام کردیم، با این امید که دیگر شاهد ظلم و بی عدالتی نباشیم و خاطرم هست که همواره این حدیث شریف را فریاد می کردیم “الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم” و اینک به کجا رسیده ایم که باید شاهد رها ساختن منافقین و براندازان واقعی بوده و مصلحان و منتقدان دلسوز را در بند ببینیم و متأسفانه در این راه هر گونه تهمت، افترا، توهین و تحقیر نیز جایز می گردد.

چه شده است ما را؟ مگر ما شیعه ی همان امام عادلی نیستیم که حتی کشیدن خلخال از پای زن یهودی را هم بر نمی تابید؟

مگر ما امت همان پیامبری نیستیم که هنگام پیروزی مرتب هشدار می داد که مباد با اسیران تندی و درشتی شود؟

مردان خدا!

خدا را، خدا را، نگذارید بیش از این جفا بر اسلام شود که در این مذبح عظیم اولین و بزرگ ترین قربانی، اسلام است.

آیا نباید نگران بود چنانچه این گردونه هم چنان به چرخش ناصواب خویش ادامه دهد، فردا روزی نیز یک به یک نام شریف شما را مانند دیگر خدمتگزاران صدیق این نظام از آن خارج ساخته و این بلای خانمان سوز، دامنگیر شما بزرگان نیز شود؟

شما را به خدا با زندانیان وقایع اخیر و خانواده هایشان دیدار کنید و در فضایی امن به درد دلهایشان گوش کنید و آن گاه ارشاد فرمایید که آیا هتاکی و پرده دری و بازی با عرض و آبروی مردم ، مشروع است؟ آیا شما به عنوان عالمان دین این مظالم و جنایات را مغایر با دین نمی دانید؟

شما را به خدا، به مسئولین هشدار دهید که خدای ناکرده اگر پایه های نظام سست شود دیگر سنگ بر سنگ بند نمی شود و این پایه ها با قانون گریزی، ظلم و ستم، توهین و ارعاب ضعیف می شود و می لرزد، نه با اندیشه های حق خواهی و اصلاح طلبانه.

در پایان بار دیگر به عنوان شاگردی کوچک از محضرتان پوزش طلبیده و سربلندی اسلام و مسلمین را از درگاه خداوند متعال خواهانم.

الاسلام یعلو ولا یعلی علیه

0 دیدگاه:

ارسال یک نظر